اتفاقات ماه آبان
سلام گلهای مامان.این چند وقت حسابی شیطون شدید وبلا وکلا با هم درگیر هستید اصلا با هم به توافق نمیرسید .امیر حسین که این چند وقت شدی دستگاه کپی داداشی هر کاری میکنه بدو توهم انجام میدی .ولی خدایش وقتی به حرکاتتون نگاه میکنم که فارغ از هر هم وغمی روزگار میگذرونید خیالم راحت میشه ووژدانم آروم میگیره که واستون کم نذاشتم .درسته حالا با هم نمیسازید ولی امیدوارم در آینده واسه هم پشتوانه محکمی باشید.توی این ماه نی نی عمه صغری دنیا اومد یه پسر ناز نازی که اسمش محمد گذاشتن.وقتی رفتیم دیدنش امیر حسین خیلی ذوق داشتی وتا رسیدیم اونجا یه بند میگفتی نی نی.اما امیر علی اولی که رفتیم پیشش اصلا نیومدی بهش نگاه کنی ولی بعد از چند ساعت بعد که فهمیدی پسره بدو رفتی بوسش کردی وهمه رو خندوندی. این چند وقتی که من میرم مغازه کلا بابایی شدید هردوتون .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی