سفر به قشم
سلام قند عسلهای مامان .به دلیل این که امسال مسافرت نرفتیم بابای توی یک تصمیم ناگهانی که اتخاذ نمودند قرار شد که وقتی میخوان برن قشم برای آوردن جنس ماهم با خودشون ببرن.اولش نمیخواستم برم آخه توی این ماه قشم خیلی گرمه ولی بعد به خاطر اصرارهای زیاد تو امیر علی خان عزم رفتن کردم .قرارشد جمعه بریم وتاسه شنبه که قرار تو بری مدرسه برگردیم.خلاصه صبح جمعه ساعت۷صبح حرکت کردیم.صبحانه رو توی یه روستای سمل خوردیم نهار تو پارسیان وشام توقشم ۱۲ساعت توی راه بودیم اونجا که رسیدیم خیلی هوا گرم بود.یه سویت اجاره کردیم صبح شنبه خریدامون کردیم .اینقدر هوا گرم بود که سریع تا ظهر کارمون کردیم وراه افتادیم که برگردیم .بابای گفت تا دوشنبه بمونیم ولی من قبول نکردم با...
نویسنده :
مامانی
16:56